Wednesday, September 21, 2005

جايگاه خدا چيست؟

دوستان سلام
فکر ميکنم در حال حاضر داريم در مورد دو موضوع تقريباً مجزا بحث ميکنيم. فکر هم نميکنم که اينجوری بد باشه. پس ادامه بديم ببينيم چی ميشه.
در ادامه بحث خدا چيست، اين سؤال مطرح شد که جايگاه خدا، از نظر من، چيست؟ اصلاً چرا نيازی به وجود خدا هست و چرا از همون تعريف مجموعه R استفاده نکنيم؟ اينجا سعی ميکنم جواب بدم.
در بحث قبل گفتيم که همه جزئيات با حقايق مربوط به اعضای مجموعه E در مجموعه R وجود دارند. با توجه به اين تعريف ميتوان گفت که تسلط کامل بر مجموعه R يعنی تسلط و اقتدار مطلق بر مجموعه E. يک مثال ساده: اگر من همه جزئيات تکنيکی در مورد يک ماشين رو بدونم، بدون استثنا، قادر به خلق اون ماشين و کنترل کامل اون هستم. فکر نميکنم اين گزينه نيازی به اثبات داشته باشه. اسم اين گزينه رو ميگذارم "قدرت مطلق" یا p .
اين موضوع هم بديهی است که جزء بسيار ناچيزی از R در حيطه دانش و قدرت انسان است. آيا نيازی به اثبات اين گزينه هست؟ اسمش رو ميگذاريم گزينه "محدوديت اقتدار بشری" يا i.
درستی اين گزينه هم بديهی به نظر ميرسد که انسان برای رسيدن به اهداف خود، يا سعادت خود ؛ نياز به احاطه بر کلّيه حقايق مربوط به خود دارد (p1). با توجه به i و با توجه به p1، به اين نتيجه ميرسيم که تنها p ميتواند انسان را به اهدافش و سعادت برساند. حالا اين موضوع در مورد همه اعضای E صادق است و تنها p ميتواند همه عالم رو به مقصود برساند.
به طور خلاصه، به نظر من، نقش خدا بهرمند کردن انسان از حقايقی است که بر او آشکار نيستند ولی برای سعادت او لازمند.

Friday, September 09, 2005

خدا چیست؟

دوستان عزيز
من رو به خاطر اينکه چند وقتی هست کم کار شدم ببخشيد. سرم شلوغ بود و نوشتن پست با کيفيت اينجا هر روز سخت تر ميشه. البته من که از اين موضوع خوشحالم.
قرار بر اين شد که من دوباره، کم کم، و از طريق علمی تر نظراتم رو مطرح کنم تا دوستان بتونن کمک کنن و در بحث پيش بريم.
اگر موافق باشيد امروز از بحث خدا شروع ميکنم و فقط سعی ميکنم به اين سؤال جواب بدم:
خدا چیست؟
برای شروع "هر آنچه که وجود دارد"، يا "عالم هستی" رو مجموعه ايی بناميم به اسم E.
اين مجموعه تشکيل شده از دو زير مجموعه: مجموعه اول شامل همه موجودات مادّی ميشه، که اسمش رو ميگذاريم M، و دومی شامل موجودات معنوی ميشه، اسمش رو ميگذاريم N.
حالا هرچه وجود دارد، يعنی هر عضو مجموعه E رو اسمش رو ميگذاريم e که اين اعضا هر کدام يا مادی هستند يا معنوی، پس يا عضو M هستند یا N.

چند تا مثال بزنم تا همه چيز روشن بشه:
مثلاً حيوانات، گياهان، آب زير مجموعه M، محبت، غم، تنفر، خشم، زيرمجموعه N هستند. همه اينها زير مجموعه E هستند.
حالا هر کدام از اين اعضا با حقايقی تشريح ميشوند. مثلاً تمامی حقايق مربوط به آب، که از چه عناصری تشکيل شده، چه خواصی داره، خلاصه هرچه در مورد آب ميتوان دانست، در مجموعه ديگری عضو هستند به اسم R. اين حقايق رو اسمشون رو r1, r2, ..., rn ميگذاريم. پس تا الان دو مجموعه بزرگ داريم: مجموعه "هر انچه هست" يا "عالم هستی" رو اسمش رو گذشتيم E، مجموعه دوم "هر آنچه ميتوان دانست" يا "حقايق" رو اسمش رو گذشتيم R. حالا من سعی ميکنم نظرم رو بر اين اساس تشريح کنم.

حالا، به نظر من، خدای من همان مجموعه R هست. يعنی خدا کل حقيقت است.
فعلاً تا همين جا بسّه. قرار شد کم کم جلو بريم. پس لطف کنين نظر بدين تا اينجا.
شاد و سبز و پاينده باشيد